عنوان طرح پژوهشي: بررسي اثربخشي فعاليت‌هاي آزمايشگاهي در آموزش علوم تجربي دوره متوسطه از منظر الگوهاي يادگيري
تاريخ اتمام: 1388
كارفرما: سازمان پژوهش و برنامه‌ريزي آموزشي
مجري طرح: آرزو اصفا
ناظر طرح: دکتر عابد بدريان

چكيده:
در آموزش اثربخش علوم تجربي، انجام آزمايش و فعاليت‌هاي عملي مناسب، يكي از ضروري‌ترين بخش‌هاي برنامه درسي علوم تجربي است كه علاوه بر كمك به درك عميق مفاهيم و افزايش انگيزه فراگيران در يادگيري علوم، سبب پرورش مهارت‌هاي كار با ابزار، مواد و وسايل آزمايشگاهي و نيز دست‌يابي به سطوح بالاتر حيطه‌هاي شناختي و مهارت‌هاي كاوشگري و حل مسئله مي‌گردد. فعالیتهای آزمایشگاهی همواره نقشی کانونی و برجسته در برنامه درسی آموزش علوم داشته است و آموزگاران علوم بر این باور بوده اند که از درگیر کردن دانش‌آموزان در فعالیتهای آزمایشگاهی بهره‌های فراوان می‌توان گرفت.

با عنايت به انبوه سوال‌هاي موجود و نيز اعتقاد برخي از معلمان و پژوهشگران مبني بر عدم كارايي مناسب فعاليت‌هاي آزمايشگاهي در ياددهي و يادگيري اثربخش علوم تجربي، بايد مشخص شود كه در چه حالتي فعاليت‌هاي آزمايشگاهي فاقد كارايي بوده و در چه حالتي داراي بيشترين تاثير هم در رشد تحصيلي فراگيران و هم در ياددهي و يادگيري مهارت‌هاي پايه دارند. با مشخص شدن سطوح انتظارات برنامه درسي از معلم و دانش‌آموز و نسبت آنها با فعاليت‌هاي آزمايشگاهي، مي‌توان به يك راهبرد جامع دست يافت و با يك برنامه‌ريزي دقيق‌تر و علمي‌تر به سياست‌گذاري و تدوين برنامه فعاليت‌هاي آزمايشگاهي و شيوه فعاليت دانش‌آموزان و معلمان پرداخت.
اين پژوهش قصد دارد بر پايه سندكاوي و مطالعات ميداني، اثربخشي فعاليت‌هاي آزمايشگاهي در ياددهي- يادگيري علوم تجربي را از منظر الگوهاي يادگيري بررسي نمايد. در اين پژوهش تلاش شد تا جايگاه فعاليت‌هاي آزمايشگاهي در نظريه‌ها، الگوها، راهبردها، روشها و فنون ياددهي- يادگيري به صورت شفاف تبيين شود و پس از تدوين وضعيت مطلوب در استفاده بهينه از فعاليت‌هاي آزمايشگاهي، وضعيت موجود از لحاظ استلزامات، نيروي انساني، محتوا و اجرا از نظر دبيران فيزيك، شيمي و زيست‌شناسي دوره متوسطه و كارشناسان گروههاي آموزشي مربوطه مورد بررسي قرار گيرد. سپس بر پايه يافته‌هاي پژوهش، راه‌كارهاي كاربردي براي استفاده بهينه و اثربخش از فعاليت‌هاي آزمايشگاهي در آموزش علوم تجربي دوره متوسطه ارايه گرديد.
سؤال‌هاي پژوهش حاضر عبارتند از:
1. وضعيت مطلوب براي استفاده بهينه از فعاليت‌هاي آزمايشگاهي از منظر الگوهاي يادگيري در آموزش اثربخش علوم تجربي چگونه است؟
2. آيا محتوا و برنامه‌هاي فعاليتهاي آزمايشگاهي در کتابهاي درسي از نظر دانش‌آموزان و دبيران فيزيك، شيمي و زيست‌شناسي با توجه به ويژگيهاي تعيين شده مناسب و مطلوب هستند؟
3. آيا متصديان آزمايشگاهها و دبيران فيزيك، شيمي و زيست‌شناسي، شايستگي‌هاي علمي و فني لازم و کافي را از ديدگاه دانش‌آموزان، دبيران و متصديان آزمايشگاه دارند؟( مطابق با ويژگيهاي تعيين شده ).
4. آيا آزمايشگاههاي مدارس از ديدگاه دانش‌آموزان، دبيران و متصديان، از امکانات، مواد، وسايل و فضاي آزمايشگاهي مناسب و مطلوب برخوردار هستند؟ ( مطابق با ويژگيهاي تعيين شده).
5. آيا شيوه اجراي فعاليتهاي آزمايشگاهي از ديدگاه متصديان آزمايشگاه، دبيران و دانش‌آموزان در حد مطلوب و مناسب است؟
6. آيا شيوه ارزشيابي از فعاليتهاي آزمايشگاهي از ديدگاه دبيران، متصديان آزمايشگاه و دانش‌آموزان در حد مطلوب و مناسب است؟
7. براي بهره‌مندي مطلوب از فعاليت‌هاي آزمايشگاهي در آموزش فيزيك، شيمي و زيست‌شناسي دوره متوسطه، چه راهكارهاي كاربردي وجود دارد؟
پژوهش حاضر از نوع توصيفي بوده و از طريق مطالعات ميداني به زمينه‌يابي و آسيب‌شناسي فعاليت‌هاي آزمايشگاهي ويژه فيزيك، شيمي و زيست‌شناسي دوره متوسطه مي‌پردازد. جامعه آماري اين پژوهش دانش‌آموزان، دبيران فيزيك، شيمي، زيست‌شناسي و متصديان آزمايشگاه شهر تهران بوده و در نمونه آماري اين پژوهش، 1800 نفر از دانش‌آموزان دختر و پسر پايه‌هاي دوم و سوم رياضي فيزيك و علوم تجربي از پنج منطقه آموزش و پرورش شهر تهران (شامل مناطق 3، 5، 7، 12 و 17) شركت داشتند.
در اين طرح پژوهشي، براي بررسي اثربخشي آزمايشگاههاي فيزيك، شيمي و زيست‌شناسي موجود در آموزشگاههاي دوره متوسطه از منظر الگوهاي يادگيري و آسيب‌شناسي وضع موجود آموزش علوم دوره متوسطه، هفت مؤلفه شامل: اثربخش بودن خود فعاليت‌هاي آزمايشگاهي از منظر الگوهاي يادگيري، اثربخش بودن الگوي مورد استفاده در انجام آزمايش، اثربخش بودن محتوا و برنامه‌ فعاليت‌هاي آزمايشگاهي، اثربخش بودن شايستگي‌هاي علمي و فني دبيران و متصديان آزمايشگاه، اثربخش بودن شيوه اجراي فعاليتهاي آزمايشگاهي، اثربخش بودن فضا، مواد، وسايل و امكانات آزمايشگاهي و همچنين تاثير عمامل خارجي نظير آزمون‌هاي ورودي دانشگاهها، برگزاري مسابقات دانش‌آموزي فعاليت‌هاي آزمايشگاهي و ... مطرح شد. سپس با توجه به مطالعات انجام شده، هر يك از مولفه‌ها به چند زير مولفه تقسيم شدند و پرسشنامه‌اي 64 سوالي با مقياس ليكرت مبتني بر نقش زير مولفه‌ها براي بررسي هر كدام از مؤلفه‌ها به صورت سوال ويژه پژوهش ساخته شد.
پرسشنامه‌ ساخته شده پس از تعيين روايي و اعتبار در اختيار نمونه مورد نظر قرار گرفت و از بررسي پاسخ‌هاي داده شده به هر يك از مولفه‌ها، به اين نتيجه رسيديم كه برخي از مولفه‌ها از ديدگاه ‌دانش‌آموزان، دبيران و متصديان آزمايشگاه مطلوب و مناسب نمي باشد. نمونه‌هاي آماري انتخاب شده براي پژوهش، محتوا و برنامه‌ فعاليتهاي آزمايشگاهي، نحوه اجراي فعاليتهاي آزمايشگاهي، شايستگي دبيران و متصديان آزمايشگاه، و همچنين فضا، مواد، وسايل آزمايشگاهي را مناسب و مطلوب بيان نكرده‌اند.
اطلاعات جمع‌آوري شده از طريق ابزارهاي مختلف ( نظرسنجي‌هاي معلمان و دانش‌آموزان و تحليل محتواي فعاليت‌هاي عملي) با روشهاي آمار توصيفي (جدول فراوانی، درصد و میانگین و استنباطي تحليل مي‌شود. نتايج اين تحليل‌ها تنها مي‌تواند واقعيت‌هاي موجود را بيان نمايد. داده‌هاي حاصل از مصاحبه‌ها و نتايج بحث‌هاي كارشناسان گروههاي آموزشي فيزيك، شيمي و زيست‌شناسي، به دو روش كيفي و كمّي تحليل مي‌شود. براي تعميم يافته‌هاي حاصل از نمونه در مورد جامعه بر حسب مورد از آزمونهاي استنباطي مانند برآورد فاصله اطمينان ميانگين (فاصله اطمينان نسبت) و آزمون دو جمله‌ي استفاده شد. براي براي يافتن تفاوت بين ديدگاه‌هاي دو گروه دانش‌آموزان و دبيران نيز از آزمون t گروههاي مستقل هم براي تك تك مؤلفه‌ها و هم براي كل مؤلفه‌ها استفاده شد.
بر اساس نتايج حاصل از پژوهشهاي انجام يافته مشابه و همچنين اين پژوهش، و با عنايت به نقش موثر و مثبت اجراي فعاليتهاي آزمايشگاهي و توام ساختن درسهاي نظري و عملي در آموزش اثربخش علوم تجربي به ويژه در دوره متوسطه نظام آموزش و پرورش کشورمان، و نيز به منظور ايجاد تحول و بهبود در روند برنامه‌ريزي درسي پيشنهادهايي در انتهاي گزارش ارائه گرديده است.

  • فن آموز
  • انجمن فیزیک